اگر مطلب بوم مدل کسب و کار را در میان مقالات آموزشی طراوان دیده باشید، حتما متوجه اهمیت طراحی این بوم در کسب و کار خود شدهاید. اما در این مطلب میخواهیم شما را با جنبههای دیگر این بوم و بخشهای مختلف آن بیشتر آشنا کنیم. شناخت بیشتر با این بوم و طراحی دقیق آن، میتواند راهبردیترین مسئله در آیندهی کسب و کار شما باشد. سعی کردیم تا نکات کلیدی در طراحی بوم مدل کسب و کار را به سادگی برای شما بیان کنیم، تا درک بهتری از این موضوع پیدا کنید.
طراحی بوم مدل کسب و کار
اگر مطلب گذشته طراوان را دربارهی بوم مدل کسب و کار و بیزینس مدل دنبال کرده باشید، اکنون آشنایی نسبی را با این موضوع دارید. در این بوم میتوانید تمامی پیشنیازها، کارها و فعالیتها، مشتریان، جریانات هزینه و درآمد، ارزشهای برند و محصول و همینطور راههای ارتباطی را با مشتریان مشاهده کرد. اهمیت این مدل، تنها در ارائه آن به صندوقهای سرمایه گذاری و تامین کنندگان مالی برای گرفتن پول اولیه راه اندازی کسب و کار نیست. بلکه با داشتن درک درست و طراحی خوب این مدل، شما در هر کسب و کاری موفق خواهید شد. مهم نیست که تا چه اندازه وسعت کاری دارید؛ از بزرگترین شرکتها با حرفهایترین تیمهای کاری تا کوچکترین استارتاپهای با چند همکار، از این مدل استفاده میکنند. در واقع طراحی بوم مدل کسب و کار به شما کمک میکند تا با دیدن یک نگاه، 9 بخش و جز کسب و کارتان را مشاهده کنید.
قبل از طراحی هر مدل کسب و کاری باید به سوالاتی پاسخ دهید، که در ادامه کار به شما کمک میکنند. پاسخ دقیق، شفاف و بدون اغراق به این سوالات میتواند نتیجه گیری شما از مدل را تا همان میزان دقیق و منسجم کند. در لیست زیر، سوالاتی را به شکل پیش فرض برای شما آماده کردهایم. در نظر داشته باشید هر کسب و کاری، لیست سوالات مختص به خود و در نتیجه بوم مختلف به خود را دارد، پس سعی نکنید تا از یک بوم برای چند کار استفاده کنید.
- مخاطب هدف ما چه کسانی هستند؟
- قرار است چه نوع خدمتی به مشتریان داده شود؟
- آیا خدمات یا محصولات ما برای مشتریان ارزشمند است؟
- با تولید و ارائه محصول یا خدمات ما، چه تفاوتی در بازار ایجاد کردهایم؟
- قرار است چطور مشتریها را جذب و حفظ کنیم؟
- روشهای کسب درآمد ما به چه شکل است؟
- روشهای توزیع محصولات یا ارائه خدمات به چه شکل است؟
- بازاریابی کسب و کار ما چطور صورت میگیرد؟
- هزینههای جاری کسب و کار چطور پرداخت میشود؟
- درآمدهای کسب و کار چطور دریافت میشود و آیا ارزش زمان و هزینههای اولیه را دارد؟

اجزای بوم مدل کسب و کار
- همکاران کلیدی: در اولین گام باید مشخص کنید، چه افراد، موسسات یا شرکتهایی در کنار شما قرار دارند و با شما به عنوان "همکار" کار میکنند. در نظر داشته باشید شرکتهایی که از شما خدمات میگیرند، همکار شما نیستند. تنها چیزهایی را ذکر کنید که در هزینهها و سودهای کسب و کار ذینفع هستند. تمامی تامین کنندگان، تولید کنندگان، سرمایه گذاران و توسعه دهندگان، همکاران شما به حساب میآیند. باید سعی کنید تا تبادل اطلاعات یا محصولات را بین این همکاران کلیدی بهبود ببخشید. از طرفی با بستن قراردادهای مناسب، همکاریتان را بهینه و طولانی مدت کنید.
- فعالیتهای کلیدی: کسب و کار شما، در کنار تمامی همکاران خود، فعالیتهایی را انجام میدهند که قرار است در لیست خدمات ارائه شده به مشتریان قرار بگیرد. یادتان نرود تمامی فعالیتهای "کلیدی" باید در این لیست قرار بگیرند. اگر به یک مشتری بدون دریافت هزینه یا بدون انجام کار خاصی، خدمتی ارائه میکنید، این فعالیت کلیدی نیست. شما کارهایی را باید مشخص کنید، که برای شما هزینههای مالی و زمانی دارند. هنگامی که این فعالیتها به درستی نوشته شده باشد، منجر به تهیه لیست باکیفیت ارزشها و مشخص بودن درآمدها میشود.
- منابع کلیدی: در نوشتن منابع کلیدی کسب و کار خود، باید نکات زیادی را در نظر داشته باشید. منابع کلیدی شامل چیزهایی میشود که اولاً در تولید و طراحی به شما کمک میکنند و دوم، در پرداخت هزینههای جاری به یاری شما میآیند. نوع شراکت شما با همکاران کلیدیتان نیز میتواند یک منبع باشد. زیرا بر اساس این قراردادها میتوانید سرمایه یا خدمتی را از آنها طلب کنید. همچنین اگر تکنولوژی خاص یا روش منحصر به فردی در اختیار دارید، آن هم میتواند منبعی کلیدی برای کسب و کار شما به شمار بیاید.
- ارزشهای پیشنهادی: پس از آن که فعالیتهای کلیدی را با استفاده از منابع کلیدی مشخص کردید، باید در تولید یا ارائه خدمت، چیزی را در نظر بگیرید که بتواند وجه تمایزی بین شما و دیگر رقبایتان باشد. مشتریان به دنبال خدمات و محصولات تکراری نیستند. یادتان نرود اگر به عنوان کسب و کاری تازه، شروع به کار کردهاید، این وجه تمایز باید بیشتر برای شما اهمیت داشته باشد. زیرا رقابت در بازار با رقبای قدیمی، ملزم به استفاده از ارزشهای پیشنهادی متمایز و متفاوت است. هرچقدر بتوانید محصول یا خدمت منحصر به فردتری را داشته باشید، مشتریان بیشتری نیز خواهید داشت.
- ارتباط با مشتری: در بخش ارتباط با مشتری، باید راههایی برای دریافت بازخورد، نظرات، پیشنهادات و احیاناً انتقادات مشتریان خود تعبیه کنید. دریافت این نظرات و بررسی و تحقیق روی آنها، از فعالیتهای کلیدی شماست. بخش تحقیق و توسعه در هر دو قسمت فعالیتهای کلیدی و منابع کلیدی حضور فعال دارد. دلیلش را میدانید؟ تحقیق و توسعه بر اساس نظر مشتری و نیاز بازار، قطعاً از فعالیتهای کلیدی هر کسب و کاریست. اما آن زمان که بتوانید از این دادههای خام به دست آمده، اطلاعات کاربردی را بیرون بکشید و از آن برای تولید ارزشهای پیشنهادی استفاده کنید، یعنی منبعی کلیدی از اطلاعات را در اختیار دارید. بنابراین در طراحی مدل کسب و کار، هرگز راههای ارتباطی با مشتریان را از یاد نبرید.
- کانالها: کانال شباهت زیادی با بخش ارتباط با مشتری دارد. در این قسمت نیز، یک راه و مسیر ارتباطی بین شما و مشتریانتان فراهم است. اما فرق این دو در چیست؟ در بخش ارتباط با مشتری، این مشتریان هستند که با شما ارتباط برقرار میکنند. پاسخ آنها از طریق کانال خواهد بود. شما از طریق کانال، جواب سوالات و نظرات مشتریانتان را میدهید. این کانالها میتوانند شماره تلفن، ایمیل یا آدرس پستی مشتری باشد که هنگام سوال کردن از او دریافت کردهاید. البته از کانالها برای ارائه تبلیغات و بستههای تشویقی نیز میتوان استفاده کرد. همینطور فروشگاه آنلاین شما نیز یک کانال ارتباطی محسوب میشود زیرا در آنجا نیز، شما با گذاشتن مطالب، محتواها، خدمات و کالاها با مشتری ارتباط برقرار میکنید.
- بخشهای مشتریان: تبادل اطلاعات، خدمات و محصولات از شرکت شما با مشتریان از قسمت بخشهای مشتریان صورت میگیرد. در این بخش میتوانید مشتریان خود را دسته بندی کرده و مشخص کنید. مشتریانتان را میتوانید در دستههای مشتریان خرده، عمده، سازمانی، شخصی، وفادار، شاکی، خرده فروش و هر نام دیگری قرار دهید. با اینکار عملا نوع رابطه و درخواستی که بین شماست را مشخص میکنید. پیدا کردن مشتریان بالقوه و حفظ مشتریان بالفعل وفادار، در اولیت کسب و کار شماست. در این بخش میتوانید آنها را دسته بندی نمایید.
- ساختار هزینهها: عناوین شماره 1، 2، 3 و تاحدودی 4 همگی در بخش ساختار هزینهها، خود را نشان میدهند. شما باید هزینههای مربوط به شراکت خود را بپردازید، هزینههای کارمندان و منابع انسانی را بدهید، پول خرید وسایل و تجهیزات و مواد اولیه را تهیه کنید و برای تبلیغات، تحقیق و توسعه و بازاریابی هزینه کنید. اینها همه پرداختیهایی هستند که از سوی شما باید صورت بگیرند و برای اینکار باید منابع مالی کافی را در اختیار داشته باشید. احتمالا در این نقطه خواهد بود که با مسئله تامین سرمایه به خوبی آشنا خواهید شد.
- جریان درآمدها: عناوین شماره 4، 5، 6 و 7 در قسمت جریان درآمدها، نمود پیدا میکنند. ارزش پیشنهادی (و بعدها برند شما) درآمدی برای کسب و کار شماست. ارتباط با مشتریان مختلف و کانالهای ارتباطی شما، همگی به فروش بیشتر شما کمک میکنند که در نهایت سودآوری بیشتری برایتان دارند. هر خدمتی را ارائه میکنید یا هر محصولی را که میفروشید، پولی را در ازای آن دریافت میکنید. سپس بخشی از این پول را در پرداخت هزینههای جاری و بخشی دیگر را در بخش توسعه کسب و کار و در نهایت باقی مانده را به عنوان سود تجاری کسب و کارتان استفاده مینمایید. یادتان باشد در صورتی که دخل و خرج کسب و کارتان متناسب نباشد، احتمال ورشکستگی و خروج از کسب و کار، محتمل خواهد بود.
منبع : طراوان